فهرست مطالب
ریتا لوی مونتالچینی برنده جایزه نوبل، بهدلیل کشف و شناسایی عامل رشد عصبی شناخته شدهاست.بخش اعظم کار ریتا لوی مونتالچینی به بررسی بسیاری از جنبههای NGF اختصاص یافتهاست. فاکتور رشد عصبی (NGF) باعث رشد و نگهداری سیستم عصبی در یک سیستم درحال توسعه میشود.
فاکتور رشد عصبی ( NGF )
فاکتور رشد عصبی (NGF) اولین عامل نوروتروفیک کشف شده و بهترین مشخصه است که نقش محافظتی حیاتی در رشد و بقای نورونهای کولینرژیک سمپاتیک، حسی و پیشمغز دارد. NGF باعث رشد نوریت در داخل بدن، در شرایط آزمایشگاهی و بازیابی سلولهای عصبی پس از آسیبهای ایسکمیک، جراحی یا شیمیایی میشود.
همچنین یک پروتئین شبیه انسولین است که رشد و نگهداری نورونهای حسی سمپاتیک و جنینی را تنظیم میکند. NGF به پروتئین گیرنده تیروزین کیناز متصل میشود و آن را فعال میکند. حذف هموزیگوت در موشها نشان داد که NGF برای بسیاری از نورونهای حسی و سمپاتیک در طول توسعه مورد نیاز است.
فاکتور رشد عصبی (NGF) یک نوروتروفین است که نورونهای درد را برای انتقال سیگنالهای درد از محیطی به سیستم عصبی مرکزی فعال میکند. همچنین با ارسال سیگنال از طریق گیرندههای تیروزین کیناز، اثرات خود را بر روی نورونها اعمال میکند.
بیوگرافی ریتا لوی مونتالچینی
لوی مونتالچینی و خواهر دوقلویش در ۲۲ آوریل ۱۹۰۹ در ایتالیا به دنیا آمدند. پدر او مردی سنتی بود و دخترانش اجازه نداشتند حرفهای را دنبال کنند. لوی مونتالچینی در بیست سالگی، با این احساس که نمیتواند در نقش سنتی زنانهاش جا بیفتد، از پدرش اجازه گرفت تا حرفهای را دنبال کند. او دورههای مورد نیاز دبیرستان خود را گذراند و در دانشکده پزشکی دانشگاه تورین ثبتنام کرد.
کلاس دانشگاه لوی مونتالچینی شامل سه برنده آینده نوبل بود: سالوادور لوریا، رنالتو دولبکو و خودش. او بیشتر درخشش این کلاس را به استعدادهای آموزنده جوزپه لوی، بافتشناس ایتالیایی نسبت داد. در سال ۱۹۳۸ با مدرک پزشکی و جراحی از دانشکده پزشکی دانشگاه تورین فارغالتحصیل شد. در همان سال بنیتو موسولینی، بیانیهای را که مضمون نژادپرستی در بطن خود داشت امضا کرد که یهودیان ایتالیایی را در میان گروههای دیگر مورد آزار و اذیت قرار میداد. لوی مونتالچینی بهعنوان یک یهودی با آرزوهایی که در سر داشت، مجبور به فرار به بلژیک شد. او بهعنوان مهمان، در مؤسسهی عصبی و روان تحصیل کرد.
در بهار ۱۹۴۰، بلژیک در معرض تهاجم قرار گرفت و لوی مونتالچینی دوباره مجبور به فرار از تعصبات ناشی از جنگ جهانی دوم شد. لوی مونتالچینی به جای مهاجرت به ایالات متحده به خانه و خانواده خود بازگشت. او برای ادامه مطالعات خود در مورد رشد عصبی جوجهها، آزمایشگاه کوچکی را در اتاق خواب خود ایجاد کرد که فقط یک انکوباتور، میکروسکوپ و میکروتوم داشت. او پروژهای را با الهام از تحقیقات ویکتور هامبرگر در مورد اثرات برش اندام بر روی تولید عصب آغاز کرد. اگرچه نتایج او با هامبرگر مطابقت داشت، اما به نتیجهگیری متفاوتی دست پیدا کرد. لوی مونتالچینی بعدها رشد سیستم عصبی را بهعنوان یک فرآیند دژنراتیو میدید درحالی که هامبرگر آن را یک فرآیند هدفمند میدانست. در سال ۱۹۴۱ بمباران متفقین او را مجبور کرد که با آزمایشگاه کوچک خود در حومه ایتالیا فرار کند. پس از سقوط موسولینی، لوی مونتالچینی به فلورانس گریخت. در طول مدت جنگ مجبور شد به طور ناشناس زندگی کند. پس از پایان جنگ، او به تورین بازگشت و به عنوان یک فوق لیسانس زیر نظر مربی سابق خود، جوزپه لوی در دانشگاه تورین مشغول به کار شد.
ویکتور هامبرگر در سال ۱۹۴۷ نامهای به لوی مونتالچینی فرستاد و در مورد نتایج متناقض نیز جویا شد. هامبرگر یک سال تحصیل در آزمایشگاه خود در دانشگاه واشنگتن به لوی مونتالچینی پیشنهاد داد. او پذیرفت و در نهایت بیش از ۲۰ سال ماند. او این دوره را یکی از شادترین و پربارترین دوران زندگی خود تلقی کرد. در سنت لوئیس، تحقیقات لوی مونتالچینی در آزمایشگاه کوچکش تایید شد. نتیجهگیری او مبنی بر تمایز عصبی مربوط به انحطاط طبیعی سیستم عصبی مرکزی به جای مقصد اعصاب، درست نشان داده شد.
حرفهی مونتالچینی
حرفه لوی مونتالچینی به مطالعه NGF اختصاص داشت. هامبرگر، لوی مونتالچینی را با کار انجامشده توسط المر بوکر بر روی توموری که به طور غیرطبیعی توسط بافت عصبی مورد تهاجم قرار گرفته بود، معرفی کرد. لوی مونتالچینی با بهدستآوردن تومور، طی چندین آزمایش متوالی مشخص کرد که تومور موادی را منتشر میکند که باعث افزایش رشد و تمایز بافت عصبی میشود. او این نتایج را با استفاده از کشت بافت در دانشگاه برزیل به همراه هرتا مایر، دوست خود در زمان دانشگاه تورین تأیید کرد. هنگامی که استنلی کوهن، بیوشیمیدانی که جایزه نوبل ۱۹۸۶ را با لوی مونتالچینی به اشتراک گذاشت، در سال ۱۹۵۳ به آزمایشگاه پیوست و کار برای مشخص کردن NGF را آغاز کرد. مشخص شد که NGF پروتئین مورد نیاز برای رشد سیستم عصبی و سیستم ایمنی است؛ همچنین در مدیریت استرس نیز نقش دارد.
در سال ۱۹۵۶ لوی مونتالچینی دانشیار دانشگاه واشنگتن شد. او در سال ۱۹۵۸ به سمت استاد تمام ارتقاء یافت و در سال ۱۹۶۲ برای تأسیس مؤسسه تحقیقات مغز اروپا در رم، آنجا را ترک کرد. لوی مونتالچینی از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۸ مدیر موسسهی زیستشناسیسلولی شورای ملی تحقیقات ایتالیا در رم بود. در سال ۱۹۷۷ بازنشسته شد و به عنوان استاد مهمان در موسسهی زیستشناسیسلولی انتخاب شد.
نتیجهگیری
جوایز متعدد و متنوع لوی مونتالچینی به شرح زیر است: جایزه پزشکی Feltrinelli در سال ۱۹۶۹ از “Accademia Nazionale die Lincei”، جایزه ویلیام تامسون ویکمن در سال ۱۹۷۴ از بنیاد ملی پاراپلژی، جایزه Lewis S. Rosentiel برای کار برجسته در تحقیقات پزشکی پایه و جایزه لوئیزا گراس هورویتز از دانشگاه کلمبیا. در سال ۱۹۸۶ او برنده جایزه تحقیقات پزشکی پایه آلبرت لاسکر شد و جایزه نوبل فیزیولوژی یا پزشکی را با استنلی کوهن به اشتراک گذاشت. او بهعنوان یکی از چهار سفیر اول سازمان خواربار و کشاورزی سازمان ملل متحد در مبارزه علیه گرسنگی در جهان انتخاب شد. همچنین عضو آکادمی ملی علوم آمریکا، آکادمی ایتالیایی Lincei، و اولین زن عضو آکادمی علوم پاپی است.
ریتا لوی مونتالچینی بیش از ۲۰۰ نسخه خطی منتشر کردهاست و به عنوان سناتور مادامالعمر در پارلمان ایتالیا باقی ماندهاست.
نویسنده:بهناز بویه
ویراستار: سارا تاجداری
منابع